ghasedhonar
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 10 فروردين 1387برچسب:, توسط آرش ریحانی نژادمینابی |

۱۶ تير ۱۳۸۷

 دنياى امروز، دنياى پست مدرنيسم است. تأثير سبك پست مدرن را بر شيوه زندگى انسان ها و مشكلات اجتماعى، اقتصادى و سياسى شان نمى توان انكار كرد و از اين رهگذر ابعاد فرهنگى و هنرى جوامع بويژه مديوم سينما بيش از ساير ابعاد، تحت تأثير اين سبك قرار دارند. فيلم پست مدرن، ايده هاى اين سبك را از طريق مديوم سينما، توضيح مى دهد. سبك پست مدرن ساختار معمول روايت داستان و شخصيت پردازى آن را در يك فيلم به هم مى ريزد.فيلمسازان در سينما با شيوه پست مدرن، مى كوشند زندگى ايده الى را به نمايش بگذارند؛ از اين رو آنها دنيايى فرا واقعى را به تصوير درمى آورند كه بى آنكه تأثيرى مثبت برسبك زندگى انسان ها بگذارد، انزجار، خشم و نااميدى را در آنها بوجود مى آورد. بنابراين موجب افزايش خودكشى، قتل و جنايت ها و بزهكارى هاى ديگر مى شود كه در سراسر دنيا شاهد آنها هستيم. امروزه در اكثر جوامع برخلاف ابعاد اجتماعى و اقتصادى، در ابعاد فرهنگى و هنرى، پست مدرنيسم درحال جايگزين شدن مدرنيسم، رئاليسم و كاپيتاليسم است. آكادمى فيلم آمريكا، اغلب آثار سينمايى خانه هنر اين كشور را، فيلم هاى پست مدرن قلمداد مى كند، در حاليكه تمامى ويژگى هاى اين فيلم ها با بسيارى از آثار سينمايى موزيكال هاليوود مطابقت دارند؛ البته تعدادى درام جنايى نيز در ميان آنها به چشم مى خورد. كمدى موزيكال «آوازخواندن در باران» (۱۹۵۲) يكى از فيلم هاى هاليوودى است كه ويژگى هاى فيلم هاى پست مدرنيستى را دارد. داستان اين فيلم در دوران انقلاب فرانسه مى گذرد و در موسيقى آن از جاز مدرن استفاده شده است. تاريخ ساخت فيلم «آوازخواندن در باران» براين ادعا كه سبك پست مدرن در دهه هاى ۱۹۵۰ و۱۹۶۰ يكى از شيوه هاى معمول فيلمسازى نبوده، خط بطلان مى كشد؛ در واقع اوج فيلمسازى به سبك پست مدرن در اين دو دهه بوده است و علاوه بر «آواز خواندن در باران»، درام هاى جنايى «About de souffle» و «Lavventura» در سال ۱۹۶۰ و درام «۵/۸» (۱۹۶۳) و كمدى ماجراجويانه «Satyricon» (۱۹۶۹) از فيلمسازان برجسته سبك پست مدرن، فدريكوفلينى، مهم ترين فيلم هاى اين سبك در آن دوره محسوب مى شوند.در دهه ۸۰ به منظور آنكه مخاطب برخى از مفاهيم اين سبك را بهتر درك كند، سينماى پست مدرن، المان هاى معمول سينمايى را نيز در خود جاى داد واين امر موجب تغييراتى در اين سبك فيلمسازى شد. حاصل آن تغييرات فيلم رومانتيك «زن وكيل فرانسوى» (۱۹۸۱) و درام «دو دوست» (۱۹۸۵) هستند. تغييراتى كوچك اما قابل توجه در سبك فيلمسازى پست مدرن، ديدگاهى جديد از آن را در طول دهه هاى بعد و آغاز قرن بيست ويك در ذهن مخاطبانش ايجاد كرد. كمدى موزيكال «مردم جشن ۲۴ ساعته» در سال ۲۰۰۲ ساخته يكى ديگر از كارگردانان ممتازسبك پست مدرن، مايكل وينترباتم بر اين ادعا صحه مى گذارد. البته درام جنايى «پالپ فيكشن» (۱۹۹۴) ساخته كوئنيتن تارانتينو و فيلم تريلر «Mulholland Drive» (۲۰۰۱) از ديويد لينچ، نيز مصداق اين ادعا هستند. از آنجا كه سبك فيلمسازى پست مدرن در به تصوير درآوردن موضوعات مهم مربوط به انسانيت موفقيتى به دست نياورد، در دهه اول قرن بيست ويكم، سبك رمدرن با تأكيد بر ارتباط احساسى مخاطب با فيلم، در تضاد با سبك پست مدرن، در سينما پديدار شد. از فيلم كوتاه «فيلمبردارى در ماه» (۲۰۰۳) مى توان به عنوان نمونه اى از آثار سينمايى سبك رمدرن، نام برد. اما بايد گفت از زمانى كه فيلمسازان به سبك پست مدرن روى آورده اند، اين سبك به عنوان شيوه اى جديد براى كشف موضوعات و شخصيت ها در سينما، مورد توجه قرار گرفته است

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.